Jasmine's Weblog

یکشنبه، آذر ۰۶، ۱۳۸۴


ما دوباره اومديم.اريکا و انتوني 2-3 روزي مهمون ياسمن بودند کلي ياسمن حال کرد مخصوصا با اريکا. ديشب دکسانا هم به جمعشون اضافه شد. امروز همگي بدگشتن خونه هاشون
در ضمن ياسمن 2 دوز 8 ماهش تموم شد
اينم عکس 8 ماهگيش

دوشنبه، آبان ۳۰، ۱۳۸۴

سلام
ياسمن ديشب موهاشو مامانش براش کوتاه کرده چون خيلي جلوي چشماشو ميگرفت شکل قادچ شده سرش
ياسي فردا 2-3 ساعتي ميخواد بره با دکسانا بازي کنه چون مامان و بابا کلي کار دارن

چهارشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۴

سلام
ياسمن بانو از سفر برگشتن خيلي بهشون خوش گذشته بود
چون معلوم نبود که براي کريسمس بتونيم دوباره بريم و عکس بگيريم از ياسمن و اريکا عکسهاي کريسمس رو زودتر گرفتيم
مشاهده کنيد:




اينهم باز عکس جديدتر با کلاه

جمعه، آبان ۲۰، ۱۳۸۴

From West Virginia!

Hello everybody,
this is my third trip to WV since I was born. I behaved much better this time in the car, I slept for 2 hours , fussed for only half an hour, and I also bit my lips!!! It was painful and it bleed a lot.
I am so happy that I am visiting my family here in WV, Erica and Anthony are so much fun, they play with me, make me laugh and take care of me.
I will be back on Sunday and hope to see you all very soon!
Jasmine!

سه‌شنبه، آبان ۱۷، ۱۳۸۴

سلام
يکي به من بگه که چرا ياسمن شبها اينقدر بد ميخوابه؟ هر دو ساعت يکبار بيدار ميشه و گريه ميکنه؟
ما دلمون براي ژک خواب خوب لک زده

یکشنبه، آبان ۱۵، ۱۳۸۴

سلام
از جمعه به اينور خبر خاصي نبود. جمعه شب رفتيم شام نتزل لاله و بهراد. ياسمن نهايت خانم بودن را به خرج داد. تا ساعت 12 شب بيدار بود و بازي ميکرد. کلي انگشت تو سر و کله رکسانا کردو موهاي هم رو کشيدن
شنبه رفتيم اينترنشنال فستيوال ولي خوشمون نيومد و زود برگشتيم خونه
امروز ياسمن موقع غذا خوردن قيافش کلي با مزه شده بود خودتون مشاهده کنيد


جمعه، آبان ۱۳، ۱۳۸۴

Citizenship!

سلام
امروز مامان ياسمن در مصاحبه قبول شد.حالا بايد صبر کنه تا دعوتش کنن براي مراسم قسم خوردن
ناهار خانواده لاريجاني رفتن بوفه چيني و تا خرتلاق خوردن
هنوز براي شب برنامه اي نداريم
عکس جديد هم نداريم
تا بعد

پنجشنبه، آبان ۱۲، ۱۳۸۴

هيچي!

سلام
ياسمن ار امرور شروع کرده به ماما گفتن.بابا هم ميگه ولي مطمئن نيستم که خودش ميفهمه چي ميگه يا نه
با مزه شده خيلي
راستي اون قسمت که بتونيد نظرات رو هم بنويسيد درست کردم.نظرات رو بديد
عکس جديد ندارم
الان داره با باباش بازي ميکنه.مامانش فردا مصاحبه داره براي سيتيزني دعا کنيد
تا فردا باي

چهارشنبه، آبان ۱۱، ۱۳۸۴

فارسي

سلام
امروز براي اولين بار دارم فارسي مينويسم. خدا کتد کنه که سرعتم بيشتر بشه.
ديشب مراسم خداحافظي در منزل ما کمي برگذار شد.
عکسي از مهماتها ندارم ولي از بچه ها دارم:
Here we go:


سه‌شنبه، آبان ۱۰، ۱۳۸۴

Jasmine's first Halloween!




Salami dobare!
Last night was Jasmine's first Halloween, I am sure she didn't know what was going on, but she really enjoyed the trick or treating time. Mommy got all the candies this year and is going to share them with Roxana tonight.
By the way agha Mehdi is going back to Sweden tomorrow so tonight is his good-bye party which will be held in our place.
Guys have a plan to go out for a movie, but Leila and I will stay home to watch the kids!!!!
here is a picture of Jasmine and Roxana taken last night.
Oh yadam raft ke Jasmine really loved the cute dogs wandering around Manijeh's house, She was crawling amazingly fast to catch the dogs and when she caught them she pulled their tails and hairs! The scene was so perfect that it could have won a "AFV" prize!
Till next time,
good days!