Jasmine's Weblog

یکشنبه، بهمن ۱۵، ۱۳۸۵

تولد مامان مريم

امشب مامان مريم من 30 ساله شد. خودش که فکر ميکنه خيلي پير شده ولي من اهميتي به اين موضوع نميدم تا موقعي که انرژي داره دنبال من بدوه و به من سرويس بده از نظر من جوونه. يک کمي خجالت ميکشم که بگم ولي هر يک سالي که ماماني من بزرگتر بشه عشق و وابستگي منم بهش يک سال بيشتر ميشه.
ديشب باباييم براي مامانيم مهموني گرفته بود و همه دوستاي ماماني رو دعوت کرده بود. من و رکسانا تمام سعي خودمونو کرديم که به مامانامون خوش بگذره و خيلي با هم دعوا مرافعه نکرديم يعني اونا هم حواسشون خيلي به ما نبودش. فقط من براي مراسم اختتاميه انگشتمو بريدم و توجه همو رو به خودم جلب کردم چون ديگه خوابمم گرفته بود و ميخواستم که جورايي دوستاي مامانم برن که من بتونم بخوابم ولي امروز حال انگشتم خوبه خوبه




2 Comments:

  • At ۸:۱۱ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said…

    Be khaale Laya o amu ali ham kheyli khosh gozasht Yaasi jun,az maman babatam koli tashakor mikonam babate mehmuniye khubeshun. : ) khoshhalam ke angoshtetam behtare,koli delemun baraat sukht dishab va vaseye haminam zudtar raftim ke to betuni bekhaabi ; ). Be maman Maryametam salam beresun.xxxx

     
  • At ۶:۵۵ بعدازظهر, Blogger Jasmine & Ariana's mom said…

    khale Laya joon,
    merci ke oomadi va baarey mamanam kado ovordi
    hala shoma baraye man yek ham bazi biyarid ke man jaye khaliye Roxana ro kheyli hess nakonam
    ghol midamke ba niniye shoma kheyli dava nakonam...
    maman Maryamam ham mige ke khosh-hal shod ke shoma oomadid khoonamoon
    bazam biyayd
    boooos
    Yasi

     

ارسال یک نظر

<< Home